به گزارش اندیشمندان؛ دکتر پرهام پور رمضان در یادداشتی که در اندیشکده روابط بین الملل منتشر گردید در باب آنارشیسم خاورمیانه ای پرداختند.
پرهام پور رمضان – پژوهشگر حوزه بین الملل
وجود سال های متمادی جنگ و منازعه ،آرزوهای رسیدن به صلح و خشونت در منطقه ی خاورمیانه و همچنین رویکردهای دولت های منطقه که مبتنی بر عدم اعتماد و عناصری همچون ظن بد نسبت به یکدیگر است باعث شده است این ناحیه از دیدگاه منطقه گرایی تبدیل به یک منطقه ی آنارشیک شود ،شاید با توجه به اطلاعات امروز بتوان بیان کرد که بازیگر و کنش گر اصلی در این منطقه همواره نهاد دولت است ،از این رو همواره بین نخبگان و دولت چه در بعد کلامی و در حالتی رادیکال از منظر بعد فیزیکی چالش هایی را می توان متصور بود.
در منطقه خاورمیانه سه عنصر نظم ،هویت و خودآگاهی در شکل گیری، مسیری سخت در پیش دارد از این رو به نهادینه شدن آنارشیسم کمک شایانی می کنند.در این یادداشت به دنبال این خواهم بود که نمودهای آنارشیسیم در این منطقه را به عرعه تحلیل بیاورم :
در اولین مورد می توان به سست بودن ترتبیات امنیت اشاره کرد و این بدان معناست که الگوهای منطقه ای که مشتمل بر بازیگران داخلی یا خارجی است و پیشنهاداتی در این حوزه دارد نمی تواند روند طولانی را در پیش بگیرد و از طرف دیگر کنش گران منطقه ای به عرصه ی چالش و آزمون کشیده می شود ، از نمودهای عینی آن نیز می توان به پیمان بغداد اشاره کرد.
در دومین مورد می توان به کنش گری بازیگران فرا منطقه ای همچون ایالات متحده در این منطقه اشاره کرداین نوع رویکرد ها با توجه به اینکه در این منطقه حاوی موافقین و مخالفین مهمی می باشد سبب شده است که فرصت همگرایی به یک سیاست واگرایی و طرحی کلان تر یک نا امنی منطقه ای منجر شود.
در نهایت در سومین مورد نیز می توان به این رویکرد اشاره کرد که این منطقه تا موضوعات دیرینه دارد و مسائل حل نشده قدیمی نمی تواند آنارشیک نباشد به طور مثال مسئله ی کردی و کلان مسئله ی پان کردیسیم ،مسئله ی اعراب و اسرائیل و کلان مسئله ی صلح اعراب و اسرائیل از این دست موارد می باشند .
مسئله ی دیگری که بر آنارشیسم منطقه ای تاثیر بسیار زیادی دارد حل نشدن چالش های جمهوری اسلامی ایران و غرب است که خود را در نمودهای مهمی چون ،مسئله ی هسته ای باور شدن ایرانیان ،اسلام سیاسی و روابط منطقه ای به خوبی نشان می دهد .
دسته ی دیگر چالش ها را شاید بتوان در منازعاتی دانست که به طور مثال چالش های مکانی همچون مرزجمهوری اسلامی ایران و عراق ،چالش های سرزمینی که می توان نمود آن را در باب ادعاهای ترکیه در باب موصول عراق دانست و درنهایت هم منازعات انرژی پایه که از مثال های آن می توان به کشورهای عراق و کویت بر سر مناطق نفت و گاز مشترک اشاره کرد .
از این رو می توان مطرح کرد که جامعه ی خاورمیانه آشوب ها و چالش های زیادی را تجربه کرده است اما مسائل حل نشده دیرین ،مسائل جدید همانند پروژه های سد سازی کشور ترکیه با یک رویکرد آینده پژوهانه منطقه ی خاورمیانه را آنارشیک تر می کند .